#کارگردانی_خداونددر داستان_هابیل و_قابیل
نسبت کار و اعمال ما با ولایتپذیری و ولایتمداری چیست؟
چرا گفته شده هر زمان که گناهی انجام دادید تحاسبوا انفسکم داشته باشید نه تحاسبوا اعمالکم؟؟؟
رابطه توبه با ولایتپذیری چیست؟
خیلی از اوقات ما به دنبال ارتباط بین اول و آخر یک سریال یا فیلم یا یه پازل یا مثلا یه اتفاق هستیم. اصلا انگار همه چیز به هم ربط دارن، دیدی که اول یه فیلمی که کارگردان ماهری داره، یه پرده میاد که اگه باهوش باشی میتونی نقطه آخرو حدس بزنی و خیلی زیرکانه راهنماییت میکنه، باشه قبول دارم که کمی هم ذهن و هوش قوی میخواد ولی بگم ما باهوشتر از این صحبتهاییم. شما که در جریانی ؟!!! گاهی اوقات سنگینی مغز رو تو استخون جمجمه احساس میکنیم.
بریم سر اصل بحث خودمون؛ راستی چی شد که هابیل تحمل قابیل رو نداشت؟؟؟
چی تو وجودش بود که اونو مجبور به برادر کشی کرد، حتم داریم که یه چیز مهم و قوی بوده. همراه باشید که با هم دلیلش رو پیدا کنیم. میدونی ما تو خونمونه کارگاه بودنو..
1. دلیلش زیبایی قابیل بود؟ 2. هیکل و جسمش بود؟ 3. شخصیت و بزرگیش بود؟ 4… خوب اینارو که از بچگی میدید و می دانست، اگه میخواست میتونست همون موقع (بچگی) کارشو یکسره کنه.
خداوند به عنوان یه کارگردان ماهر دنیایی رو خلق کرده که انسانها به عنوان بازیگراش نقش های مختلف و گاهی زیبایی رو بازی میکنن. اول داستان دنیا با بازی هابیل شروع میشه، یادت میاد دفعه آخری که از دوستت پیش تو تعریف کردن، میخواستی همون لحظه داد بزنی و بگی مگه من چیم از اون کمتره؟
(راستشو بگو نکنه داد هم زدی من خبر ندارم!! ها؟!!)
انسان بشترین حب و دوست داشتناش برای نفسشه. حق هم داره چون ذاتی هر انسانیه.
خوب هابیل هم حب نفس داشت، نمی تونست تحمل کنه یکی دیگه از اون برتره، حتی اگه اون یه نفر داداشش باشه.
حالا فکر کنید که این برتری رو خداوند اعلام کنه و از طرفی دلیل این برتری برامون مجهول باشه، قبول کنید که وضعیت بدتر میشه. انسانها (بجز معصومین علیهم السلام) همه حسادت در وجودمون داریم اما بصورت خفته و در بزنگاهها خودشو نشون میده و اگه بهش فرصت بدیم تبدیل میشه به یه هیولایی که آخرشم صاحبش هم میخوره و نابود میکنه.
فک کنم دیگه کمکم داریم به هابیل حق میدیم؟!!
.
.
.
ادامه دارد